از کاخ شاه تا زندان اوین
در این کتاب، آقای نراقی موفق شده است. به یمن مصاحباتی که تا مرحله نهایی خود پیش رفته است. با هنری که خاص اوست. شاه را عریان در شرایط واقعی زندگیاش، در پریشانی و آشفتگیاش ترسیم کند. و بدین ترتیب شاه به دور از زیور و تجمل بزرگتر به نظر میرسد... کسانی که احسان نراقی را میشناسند میدانند تا چه حد ظرافت فکری به او شجاعت انتقاد میدهد بدون اینکه به بیاعتبار کردن موضوع بینجامد. به او اجازه بازشناسی ضعفهای انسان را میدهد. بیآنکه آنها را به تحقیر تبدیل کند. و نیز به او اجازه به تصویر کشیدن وقایع را میدهد بدون اینکه به وسیله ایدئولوژیسازی که پیچیدگیهای روحیه انسانی و کاردانی سیاسی را ضعیف میکند گرفتار شود. هنگامی که احسان نراقی در بند انقلابیون اسیر بود. مسلماً برای او سخت بود که از مواضع و ایدههایش دفاع کند. چرا که او از مدل لیبرال آمریکای شمالی انتقاد کرده بود و با کمونیسم نیز به سختی برخورد کرده بود و در نتیجه مینویسد: »روشنفکران مارکسیست مرا مزاحم میدانستند و اسلامیها هم علیرغم اینکه از تحلیلهای من استفاده میکردند، اصلاحطلبی و عدم موافقتم با تندرویهایشان را نمیپسندیدند.« او در این کتاب صفحات تحسینآمیزی از اسارتش رقم میزند. او اسارت را به یک آزمایشگاه انسانی واقعی بدل میسازد و در آن به انسانها با توجهی دلسوزانه مینگرد و فعالیت سیاسی گذشته آنها را از خلال انگیزههای روحیشان تحلیل میکند و این چیزی است که رفتار و کردار آنها را به خوبی قابل درک میکند