آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 3
دوست نداشتم 0

لحظه ها جا می مانند

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
ادبیات
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
106890
شابک:
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان
سال انتشار:
1392
تعداد صفحه:
597
شماره چاپ:
1
قیمت محصول:
220,000 ریال
موجود نیست
درباره لحظه ها جا می مانند:
درباره کتاب:

نویسنده در این رُمان با پرداختن به ماجرایی عاشقانه و پلیسی، به عنوان راوی بی طرف، کوشیده است به چرایی و چگونگی شکل گیری قیام مردم گرگان در پنجم آذر 1357 بپردازد. انتخاب نوع روایت، بهره گیری از بستر داستانی پر از کشمکش و تعلیق برای شرح وقایع مستند و رئال، پرهیز از هرگونه نگرش یک سویه از ویژگی های این رمان است.

در این رُمان شرح تبعیدها و مبارزات شخصیت های بزرگی است از اقشار مختلف که گاه همۀ آن ها نام واحد و آرمان واحدی دارند؛ و همین نام واحد و آرمان واحد می تواند سرنوشت واحدی را هم برایشان رقم بزند. «لحظه ها جا می مانند» قصۀ کسانی است که در پنهان ترین لایه های اجتماع زندگی می کنند اما بزرگ ترین حوادث تاریخی را می سازند. این رمان برگزیدۀ پنجمین جشنوارۀ داستان انقلاب و تقدیر شدۀ جایزۀ کتاب فصل است.

همان طور که روی زمین افتاده بود، با وحشت نگاه به دو سرباز کرد. دستش را برد سمت چادرش که زیر پای یکی از دو سرباز بود. سرباز قنداق تفنگش را برد بالا. همان موقع سربازی که کنارش ایستاده بود، نهیب زد. ـ «هوی! نزنیش کله خراب!» و گفت: ـ «فکر کن خواهرته.» سرباز لبه ی کلاهش را دست کشید. گفت: ـ «کی خواست بزنه؟! من؟» و گفت: ـ «لازم نیست بگی! حالیمه! فکر کردم می ترسه از تفنگ. بردم بالا فقط، که نترسه.» بعد هم خودش را کشید کنار و گذاشت چادرش را بردارد و خودش را بپوشاند. گفت:  ـ «برو خونه آبجی! نیا بیرون که اوضاع خیلی خر تو خره!»