آیا محصول را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
دوست داشتم 9
دوست نداشتم 0

اعتراض (فیلم)

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
فیلم سینمایی
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
96047
بارکد:
2500110272291
پدید آورنده:
موضوع:
فیلم - دیداری و شنیداری
سال انتشار:
1378
طول:
19
عرض:
13.5
ارتفاع:
0.2
وزن:
30 گرم
قیمت محصول:
40,000 ریال
موجود نیست
درباره اعتراض (فیلم):

کارگردان : مسعود کیمیایی
نویسنده:  مسعود کیمیایی

بازیگران: 

محمدرضا فروتن
داریوش ارجمند
مهدی فتحی
میترا حجار
بیتا فرهی
پارسا پیروزفر
پولاد کیمیایی
شیلا خداداد
رامبد شکرابی
حسام نواب صفوی
مانی رهنما
موسیقی: مجید انتظامی
فیلم برداری: اصغر رفیعی جم
تدوین:  محمدرضا مویینی

امیرعلی که شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد می شود. پیش از آزادی، هم سلولی اش محسن دربندی، انگشتری به او می دهد و به او سفارش می کند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت کند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان، مادر او که حالا نابینا شده به همراه برادران و خواهران امیرعلی و شوهرخواهرش به استقبال او می آیند. امیرعلی درمی یابد که در غیاب او پدرش از فراق او مرده و یوسف، یکی دیگر از برادرهایش، در یک آسایشگاه روانی بستری است. یوسف در جریان تظاهرات دانشجویی بر اثر ضرباتی که به سرش وارد آمده دچار اختلال روانی شده است. رضا، برادر آزادشده اش را به یک پیتزافروشی در شمال شهر که محل کار اوست می برد.

رضا عاشق دختر پولداری به نام لادن است که به اتفاق دوستانش از مشتریان دایمی پیتزافروشی است، و از طرفی تلاش می کند به ناراحتی های روانی دوست معتادش قاسم پایان دهد. امیرعلی به زودی مجدی را پیدا می کند و در حالی که تصور می کرده مجدی همسر محسن است، درمی یابد که او زنی بیوه و در واقع خواهر هم سلولی اش است که با دختر کوچکش عاطفه زندگی می کند. امیرعلی دلباخته مجدی می شود و در ملاقاتی در زندان با محسن از او اجازه عروسی با خواهرش را می خواهد و محسن نیز می پذیرد.

از سویی رضا به لادن می گوید که به خاطر اختلاف طبقاتی میان خانواده آن دو، ازدواجشان را باید فراموش کنند و بهتر است از یکدیگر جدا شوند. لادن با ناراحتی می پذیرد. یک شب رضا که برای یکی از خانه ها پیتزا برده، با دوستان لادن در میهمانی ای که در آن خانه برپاست روبرو می شود و خود لادن را نیز می بیند. رضا با ناراحتی به پیتزافروشی برمی گردد و مدتی بعد دوستان لادن نیز به پیتزافروشی می آیند و به او می گویند که امشب عقدکنان لادن است ولی هنوز عاقد نیامده است. امیرعلی که موفق شده طلب محسن را بگیرد، در راه بازگشت با احمد، فاسق نامزد سابق برادرش، روبرو می شود و احمد او را با ضربه های متعدد چاقو می کشد در حالی که امیرعلی در خیابان و زیر باران شدید آخرین نفس ها را می کشد، لادن به پیتزافروشی که دوستانش در آن جمع شده اند، نزد رضا بازمی گردد.