آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 7
در حال خواندن 0
خواندم 10
دوست داشتم 62
دوست نداشتم 1

مرگ خوش

امتیاز محصول:
(7 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
36576
شابک:
9789643513474
نویسنده:
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1398
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
144
شماره چاپ:
7
طول:
21
عرض:
14.8
وزن:
173 گرم
قیمت محصول:
650,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره مرگ خوش:

درباره کتاب:

 

مرگ خوش [La Mort heureuse]. رمانی از آلبر کامو (1913-1960)، نویسنده فرانسوی است، که بین سالهای 1936 و 1938 نوشته شده، و پس از مرگ نویسنده، در سال 1971 منتشر شد. 


این رمان از آثار اولیه ای نویسنده مشهور فرانسوی است . «مرگ خوش» را کامو زمانی که 25 سال داشت، نوشت و پیش زمینهای برای نوشتن «بیگانه» بوده است.
این نویسنده فرانسوی در «مرگ خوش» خاطراتش را از سفر به منطقه «بلکو» در اروپای مرکزی و نیز ایتالیا شرح میدهد و از همه توانش در به کارگیری واژگان و جملات و حتی تصویرپردازیها و گفتارهای فلسفی استفاده میکند

خلاصه ای از کتاب:


پاتریس مرسو، از کارکنان جوان الجزیره‌ای، شخص معلولی را به نام زاگرو به قتل می‌رساند ( البته به نظر می‌رسد با توافق خود قربانی باشد ) تا پولش را تصاحب کند. این جنایت سبب می‌شود که مرسو، برای نجات زندگی خویش، بگریزد و فرصت یابد تا به دلخواه خود زندگی کند. او به مسافرت می‌رود و زندگی جمعی را در الجزیره تجربه می‌کند، و در شنوتا به تنهایی در کنار دریا مستقر می‌شود.

 


در پایان آنچه تکاپو و طی طریق رازآلود جلوه می‌کند، اما در قلب زندگی روزمره تداوم می‌یابد، با آگاهی کامل و در توافق با دنیا، خشنود می‌میرد. 
ضعف رمان، که کامو آن را پذیرفته بود و دقیقا به همین علت منتشرش نکرده بود، در آن است که فاقد ضرورت باطنی بوده و از گسستگیهای لحن و سطح گفتار مشحون است. رمان حوادث فرعی را که از تجربه نویسنده ناشی شده و درست سامان نیافته است در کنار هم قرار می‌دهد: سفری ملال‌انگیز به اروپای مرکزی، یا زندگی در الجزیره با سه زن، در «خانه‌ای پیش چشم دنیا» و فصلهایی که مبتنی بر افسانه‌سازیهای داستانی است. اما رمان دارای قطعه‌هایی بسیار جالب و اغلب تغزلی است؛ و همچون کالیگولا، گواهی است بر اهمیت تأثیر نیچه، وسوسه خودپرستی، و میل به پیوند دادن خوشبختی و روشن‌بینی.

بخش هایی از کتاب:

 

ساعت ده صبح بود و پاتریس مورسو با گام های استوار به سوی ویلای زاگرو می رفت. تا آن زمان خدمتکار به بازار رفته و ویلا خالی بود. صبح زیبای بهاری بود؛ خنک و آفتابی. خورشید می تابید، اما گرمایی از پرتو درخشانش احساس نمی شد.
جاده ای تهی و سربالا، به ویلا منتهی می شد. درختان کاج کنار تپه، نورباران شده بودند. پاتریس مورسو چمدانی در دست داشت، و در آن صبح، تنها صدایی که شنیده می شد، طنین گام هایش و غژغژ دائم دسته ی چمدانش بود. 

در این شکوفایی هوا و این باروری آسمانها بنظر می آمد که تنها وظیفه انسان زیستن است و خوش بودن . 

تنها چیزی که به فکرم خطور می کند تشکر از حیات ، سپاس از زندگانی خواهد بود.تشکر از این اجازه که همچنان به سوختن ادامه دهم .

ما وقت نداریم که خودمان باشیم ، فقط وقت داریم که خوش باشیم.

نقطه مقابل یک ایده آلیست ، غالباً انسانی ست بی عشق.

برای فکر کردن باید انسانی بود که یا بر پایه یا‏‎ْسی عظیم زندگی می کندو یا بر اساس امیدی عظیم .

من مطمئن نیستم که تمامی آن آرزو های احساساتی آنچنان که تو آنها را می نامی نادرست باشند . فقط گاهی غیر منطقی هستند . در هر صورت تنها تجربیاتی که مرا جلب می کند ، دقیقاً همان هایی است که در آنها معلوم می گردد که هر راهی همان راهیست که امیدوار بودی باشد.

سرنووشت یک انسان بگونه هراسناکی جالب است البته اگر بگونه یی هوسناک آنرا بدست آورد. برای بعضی مردم سرنوشتی هوسناک ، همواره سرنوشتی آماده مصرف است . 

برچسب‌ها: