لیلا
زعیم اوغلو از نسل مهاجران ترکی است که در آلمان توانستهاند جایگاه قابل تاملی برای خودشان دست و پا کنند. «لیلا» را مطبوعات معتبر آلمان ستودهاند که از آن جمله میتوان به فرانکفورتر اَلگهماینه تسایتونگ اشاره کرد که آن را «کتابی زیبا، یگانه و بزرگ» دانسته است. نشریه زودویچه تسایتونگ هم نویسنده را «کاشف بزرگ زبان و دنیای زبان» وصف کرده است.
نشریه تاگِس اَنتسایگر هم برای مخاطبان خود خواندن رمان زعیم اوغلو را امری ضروری دانسته است که نباید از زیر بار آن شانه خالی کرد. رمان «لیلا» در واقع سرگذشت واقعی مادر نویسنده است. زعیم اوغلو، متولد 1965 در ترکیه، در یک سالگی به همراه والدینش به آلمان مهاجرت میکند. جدای از آنکه نویسندهای مشهور است، در نمایشنامهنویسی هم تبحر دارد و نامی شناخته شده است. او در رمان «لیلا» نظری دارد دوباره به زادگاهش که شهرستانی درمنطقه آناتولی دردهه پنجاه میلادی است. لیلا، کوچکترین فرزند خانوادهای با پنج دختر و پسر است و رمان زندگی او را از دوره کودکی تا چند سال پس از ازدواج و درنهایت مهاجرتش به آلمان بازسازی میکند. زعیم اوغلو، در رمان حجیم و خوشخوان «لیلا»، تصویری از پدری به دست میدهد که مظهر پدرسالاری است و درمقابل مادر در تمام عمر در سکوت و تسلیم است. رمان روایتی از کوچ خانواده به استانبول و دل سپردن لیلا و ازدواجش است. دشواریهای دوران کودکی و بلوغ لیلا، یک آرزو را در دل او پرورش میدهد که چیزی جز گریز از این جهان نیست. رمان «لیلا» جدای از این تصویری از فضای فرهنگی حاکم بر ترکیه دهههای پنجاه و شصت میلادی و وضعیت سخت اقتصادی آن دوره را نیز روایت میکند.
زعیم اوغلو، وضعیتی را به نمایش میگذرد که در آن روزگار ترکیه، منجر به مهاجرت گسترده اتباع ترکیه بهعنوان کارگر ساده میشود.
برشی از کتاب:
«سرنوشت، چیز کثیفی است؛ وقتی شوهرم از قطار پیاده شد، چیزی بیشتر از آنچه ذکر شد نگفت. تقریبا سه ماه خارج از کشور بود، در سرزمین مورد علاقهاش، آلمان، و من فقط نیمی از مردی را بازستاندم که با او خداحافظی کرده بودم. بهشدت لاغر شده بود، دور چشمانش گود افتاده بود و موهای پرپشتش، که در پیشانیاش چین میخورد، ریخته بود. وقتی چشمم به او افتاد، با خودم فکر کردم که زمان او را بلعیده، در خودش هضم کرده و باقیماندهاش را به بیرون تف کرده است.»