قمار خدایان (پانزده سگ)
داستان این کتاب با شرط بندی دو تن از خدایان اساطیری یونان، «آپولو» و «هرمس» آغاز می شود، آنها در حین سرمستی درباره زبان انسان ها با هم بحث می کنند و در نهایت با این سوال مواجه می شوند که اگر به حیوانات هوشمندی انسان ها اعطا شود، آیا آنها قابلیت تجربه یک مرگ سعادتمندانه را دارند یا نه؟
به این ترتیب هوش انسانی را به 15 سگ که به دلایل مختلف در یک کلینیک دامپزشکی محبوس بودند، هدیه کردند و قصه برای این سگ ها با تمام فراز و نشیبش از اینجا آغاز می شود. این پانزده سگ، در تعارض با موقعیت جدید و ذات سگی خود، قصه های گوناگونی را تجربه می کنند و به این ترتیب صفات انسانی مختلفی اعم از خشم، نفرت، حسادت، دروغ، دوستی، محبت، ماجراجویی، عشق، دلبستگی و احترام در قالب زندگی جدید سگ ها روایت می شود.
در ادامه سگها بعد از این واقعه به راحتی از کلینیک میگریزند و در مکانی دست به تشکیل جامعه میزنند. رفتهرفته در وجود هریک از سگها شخصیتهای خاص انسانی و اجتماعی شکلمیگیرد. به عنوان مثال یکی از آنها نقش رهبر را به عهده میگیرد و دو تن از آنها کارگر میشوند و یکی دیگر (پرنس) سعی میکند تا شاعر شود. و در طول داستان آنها موفق میشوند که زبان مخصوص خود را درست کنند و با کمک پرنس واژههای جدیدی را ابداع کرده و استفاده کنند.
در واقع آندره الکسیس در کتاب قمار خدایان قصد دارد که مزایا و معایب هوش انسان را بررسی کند و روایت داستان سگها و مشکلاتی که برای آنها پیشمیآید قصد دارد تا این مهم را به تصویر بکشد.
این داستان در عین سادگی مثل شازده کوچولو، جاناتان مرغ دریایی و پینوکیو سرشار از مفاهیم عمیق عقلانی، فلسفی و اجتماعی است که خط مشی فکری نویسنده را به شیوه ای دلنشین با خواننده به اشتراک می گذارد.