آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 3
در حال خواندن 0
خواندم 2
دوست داشتم 101
دوست نداشتم 3

پین بال 1973 (چشمه)

امتیاز محصول:
(15 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
149172
شابک:
9786002295590
انتشارات:
موضوع:
داستان های ژاپنی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
151
طول:
21.5
عرض:
14.4
ارتفاع:
1
وزن:
176 گرم
قیمت محصول:
1,350,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره پین بال 1973 (چشمه):

درباره کتاب:

 

کتاب «پین بال 1973» نوشته هاروکی موراکامی و ترجمه بهرنگ رجبی است. این کتاب اولین رمانی است که موراکامی نوشته است. هاروکی موراکامی از سرشناس‌ترین نویسندگان معاصر ادبیات ژاپن است که با سبک منحصربه‌فرد و محسوب کننده‌اش، توانسته است نظر خوانندگان بسیاری را از 16 سال تا 56 سال به آثار خود جلب کند. همچنین، طرفداران بی‌شمارش معتقدند روزی او برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات خواهد شد.

در بخشی از متن رمانی که پیش رودارید می‌خوانید:

 


« آن‌قدر لذت می‌بردم از شنیدن قصه‌هایی درباره‌ی جاهای خیلی دور که دیگر بفهمی‌نفهمی شده بود مریضی. آن زمان‌ها، که الآن شیرین ده سالی ازش گذشته، می‌رفتم این‌ور و آن ور و از آدم‌ها می‌خواستم برایم تعریف کنند کجا دنیا آمده اند و بزرگ‌شده‌اند. حتما آن روزها حسابی شنونده‌ی خوب کم بوده، چون سراغ هرکی می‌رفتم، خیلی مشتاق و پرشور برایم حرف می‌زد. دوروبر که پیچید دارم چه‌کار می‌کنم، دیگر حتا کم‌کم آدم‌هایی می‌آمدند پیشم که توی عمرم چشمم هم به شان نیافتاده بود، فقط برای این‌که قصه‌هایشان را برایم تعریف کنند. درباره‌ی هر چیزی و همه‌چیز حرف می‌زدند، انگاری دارند توی چاهی خشک سنگشان را می‌اندازند، بعد هم خوشحال و راضی می‌گذاشتند می‌رفتند. بعضی قصه‌هایشان را سرخوش و سرحال تعریف می‌کردند و بعضی عصبانی. قصه‌هایی به نظرت روشن و سرراست می‌آمدند، قصه‌هایی دیگر سر تا ته بی‌معنی. قصه‌هایی می‌شنیدم حوصله سربر، قصه‌هایی اشک درآر، و قصه‌هایی مسخره و غریب. ولی من همیشه آنچه باید می‌گفتند، با نهایت دقتی که ازم برمی‌آمد، گوش می‌دادم...»

برچسب‌ها: