آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 7
دوست نداشتم 0

آنت ورپ

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
117305
شابک:
9786006955568
انتشارات:
موضوع:
داستان های اسپانیایی قرن 20
زبان:
فارسي
سال انتشار:
1393
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
120
شماره چاپ:
1
طول:
21.5
عرض:
14.5
ارتفاع:
0.7
وزن:
160 گرم
قیمت محصول:
180,000 ریال
موجود نیست
درباره آنت ورپ:

درباره کتاب:

 

رمان «آنت ورپ» اثر روبرتو بولانیو، شاعر و نویسنده‌ مطرح شیلیایی  است. این کتاب رمانی است کوتاه و قطعه‌قطعه با نثری شاعرانه که موضوعات متعددی مثل قتل، جنایت، شعر و عشق را در‌هم‌می‌آمیزد.

«آنت ورپ»  شرح حال انسانی است پرتاب شده در هستی  با همه ی ندانم هایش و حس هایی که دردمندانه از میان جمله هایی پراکنده به بیرون تابیده می شوند: «شب‌ها حیاط‌ها همه شبیه به هم‌اند، اما روز که می‌شود همه چیز فرق می‌کند؛ گویی تمناها راهی از میان گیاهان و باغچه‌های گل و تاک‌های بالاخزنده باز می‌کنند». کتابی درباره‌ی تمناها، شاید.

بیش از هرچیز این کتاب را باید یک اتوبیوگرافی پست مدرن دانست. راوی رمان بولانیو نخست خودِ نویسنده‌اش و سپس شخصیت راویِ رمانش است و این درهم تنیدگی نویسنده و راوی و متن، طرح رمان را به غایت پیچیده کرده است.

بخش هایی از متن این رمان:

نمی‌توانی برگردی. این دنیای پلیس‌ها و دزدها و خارجی‌های بدون مدرک شناسایی زورش از تو خیلی زیادتر است. وقتی می‌گویم پُرزور یعنی فارغ‌البال، دنیای پَروزن، بدون آنتروپی، دنیایی که می‌شناسی و هرگز قادر نیستی خودت را ازش بکنی. مثل خال‌کوبی. اما به جایش، سرزمین مادری‌ات را پس می‌گیری، و قوانینی که ازت محافظت می‌کنند، و حق دیدن دختر بسیار زیبایی که صدای گنگی دارد. دختری ایستاده در چارچوب در اتاقت، خدمتکاری که آمده تخت‌خوابت را مرتب کند. سر واژه‌ی «تخت‌خواب» دست نگه داشتم و دفتر را بستم. فقط زورم رسید چراغ را خاموش کنم و بیفتم توی «تخت‌خواب». تا چشم برهم گذاشتم خواب پنجره‌یی با قابی محکم و چوبی را دیدم که شبیه پنجره‌های توی نقاشی‌های کتاب‌های کودکان بُرش داده شده بود....